اجازه دهيم تصوير در تلويزيون نفس بکشد
سرويس: نگاهي به وبلاگها
يك گزارش تلويزيوني نبايد به بيش از يک موضوع بپردازد. نميتوان رخدادهاي چند شهر با موضوعهاي متفاوت را در قالب يک گزارش تهيه کرد.

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "خبرنگاري تلويزيون" به نشاني http://abedini85.persianblog.ir در ادامه به برخي ويژگيهاي گزارش تلويزيوني اشاره كرده و نوشته است: گاهي خبرنگار ميتواند بين چند موضوع يک رابطه منطقي ايجاد کند، اما استفاده از اصطلاحات مانند: از اين سو، از طرف ديگر، اما در زمينه و... نشاندهنده ناتواني خبرنگار در ايجاد وحدت موضوع است.
جملههاي کوتاه به خواننده گزارش (گوينده) اجازه ميدهد هر سه يا پنج ثانيه نفس بکشد. اين همان مدتي است که بيننده هم نياز دارد تا نفس بکشد. جملههاي بلند پيچيده هستند و تدوين آن نيز سخت است.
در جملات طولاني نه فقط مجري هنگام قرائت آن دچار تنگي نفس ميشود، بلکه بيننده هم در درک سريع آن دچار مشکل ميشود.
فراموش نشود که در تلويزيون بين هر تنفس بايد اجازه بدهيم تصوير هم نفس بکشد. صداي نفس کشيدن تصوير همان صداهاي طبيعي همراه آن است. اما از زيادهروي در بهره گيري از صداهاي همراه و طبيعي بدون داشتن دليل حرفهيي بپرهيزيد.
گزارش خوب بايد به قسمتهاي منطقي يا سکانس تقسيم شود. مدت زمان هر قسمت بين ١٥ تا ٢٠ ثانيه است. هر قسمت بايد شامل يک موضوع يا يک موقعيت جغرافي داخل همان شهر باشد.
اين تقسيمبندي به بيننده براي درک ماجراي قصه کمک ميکند. زمان ماجرا بايد در يک سو باشد، يعني از اتفاقات تازه به سمت رويدادهاي قديم حرکت کند يا بالعکس. استفاده زمان از هر دو سمت در يک گزارش توصيه نميشود.
مکان گزارش: موضوع مکان هم بايد در يک سمت واضح باشد. يعني اگر از يک جا شروع شد به سمت ديگر حرکت کند.
استفاده از گرافيک در گزارش نبايد نشاندهنده کمبود تصوير باشد. بلکه بايد نقش روشنگر در تکميل اطلاعات را داشته باشد. (شمارهها، تعداد، نتايج رأي گيري، نتايج انتخابات، مسير هواپيماهاي ربوده شده يا سقوط کرده)
دلم را هيچکس باور نداشت